۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

خوی دیکتاتورها

بسمه تعالی
قدرت سایه که بقای خود را در اختشاش پیدا کند ریشه خود را می کند. صرف نظر اینکه هر جنگی باید حقانیت های حقیقی خودش را داشته باشد هیچ جنگی بدون مراتب حقیقی به سود هیچ کس نبوده و نیست. بحث بر سر انرژی هسته ای نیست، بر سر این است که دیکتاتورهای سایه ذات خراب و خوی ستیزه جویی دارند در پی آنند و به بهانه آن نمی خواهند از تمامیت خواهی و خود محوری های خود کوتاه بیایند به غوغاسالاری رو می آورند و به افشاگریهای موارد انرژی هسته ای و حرکتهای ایضائی دست می زنند.

پیش تر چنگیزها و تیمورها دنبال کردند و راه چنان کوتاه رفتند که آثاری از خود باقی نگذاشتند. برای اینکه یک نظام پایدار باشد چاره ای جز تن دادن به حق و حقانیتهای اجتماعی و بشری نیست.

تجمع قدرت در یک فرد با پوشش ولایت فقیه چیزی جز دیکتاتوری سایه توسط هاشمی و خدشه دار نمودن دین و نابودی اصل نظام نیست!
قدرت حقیقی و پایداری آن در حقانیت ساختارهای اجتماعی جامعه است نه در واژگان ولایت فقیه است و نه در استفاده احتمالی نظامی از۱۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده حاصل از خون ملت. این آقایان اگر جسارت دارند که دارند چرا برای هر چیز بدون منطق و دانش آن دین را بهانه می سازند و آن را ماجراجویانه و غیر معقول جلوه می دهند
چرا اسلام و دین را بر خلاف عمل حقیقی آن فقط ورد زبان ساخته اند و ول نمی کنند که دین خودش خودش را از متن فقها و روشنفکران بنمایاند.

امروز که به آقای احمدی نژاد میدان داده شده است تا با تمام اختیارات عرصه را پر بسازد، نه از ساختار قانون اساسی است و نه از ماهیت و اختیارات خودسازی وی است بلکه از این است که چیزی نا به حقی را از دست داده اند خلاء موجود آنرا پرکند و اگر روزی که آنچه را از دست داده اند بدست بیاورند که نمی توانند احمدی نژاد آن کس نخواهد بود که به حساب بیاورند.

هاشمی با عنوان رهبرسایه سمبل اقتدارگرایی حاکمیت در جریانات شناخته شده است حتی با قربانی کردن خود رهبری نمی تواند خطر سقوط خود را دور بسازد. بنابراین اگر حقگویی و مخالفت با ساختارهای استبداد و استکبار گونه ی حاکمیت، حرکت ضد ولایت فقیه و انقلاب است پس همه ملت ضد ولایت فقیه و ضد انقلاب اند و مخالف چنین ساختاری را هستند و آن را  مشروع نمی دانند.

ملت هوشیار است و در بذر افشانی لیدرهای خرده اندیش هاشمی برای انحراف جنبش سبز بسوی ایشان که کودتا را رهبری و بنیان جامعه را تهدید می کند به وظایف دینی و ملّی خود به خوبی واقفند و ذره ای از همدلی و یکپارچگی خود در برابر استبداد کوتاه نخواهند آمد.

جمهوری اسلامی ایران مظهر بلندآوازه ای از جهش فکری جامعه و تحول بنیادین آن و پیروی حقیقی صلح و امنیت جامعه جهانی است و در تحقق آن تمام همت فکری و اراده انسانی و عملی خود را بکار خواهند بست.

هیچ نظری موجود نیست: