۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

خطرات و خاطرات

بسمه تعالی
خطرات و خاطرات
چند سالی است که این آقای هاشمی با قدرت خود به شکل های جبارانه ی کنترل آمیز اش، می خواهد که خاطراتم را بنویسم. اما من مقاومت کردم چون هر چند که نوشتن آن برایم سخت بود، به صلاح کشور و جامعه نمی دیدم. وقتی که قدرت، این را می خواهد، معلوم است که به شکل آمرانه و روش خودش می خواهد انجام دهم تا خود را از هر اتهامی مبرا بسازد و یا نهایتاً همه جرایم حکومتی را به گردن رهبری، این دست نشانده ی آهنین کوکی خودش بیاندازد. اگر چنین نبود که اصلاً در حق من و ملت، آشکارا و ناجوانمردانه ظلم نمی کرد و دادگاه ها کاملاً علنی و. با حقمندی برگذار می گردید؛ و بطور کلی از تظام حکومتی، رژیمی تبهکار تولید نمی ساخت؛ آنوقت غرب هم به حق، ایران را اوباش سالار نمی خواند.
اما به نظر می رسد چاره ای جز نوشتن خاطرات هیجان انگیز خود را ندارم. من در قبال ننوشتن خاطرات خود رنج های بسیاری را متحمل شدم؛ رنج هایی که هیچ حیوانی به خود ندیده است چه رسد انسان خاصاً که معلم باشد. بنابر این از نوشتن واقیت های خاطرات خود هیچ ابایی ندارم؛ ترسوتر از آن هستند که در برابر کوچکترین تهدید جدی از خود مقاومت نشان بدهند، در همان لحظه ی اول، تسلیم خواهند شد و کشور را دو دستی تقدیم همان دشمن خوانده ی خود خواهند کرد و غیر قابل اعتماد خواهند بود.این قدرت نظامی کشور را که آن را بسیار بزرگ می کنند در برابر ملت است نه چیز دیگر. از طرفی نیز، دلیلی ندارد که بترسم در شرایطی که همه چیز خود را از دست داده ام. چه چیز ارزشمندتر از عمر و جوانی است که می خواست زندگی کند اما با تحمل شکنجه، از سوی حکام غارت می شد. برای اولین بار در دوره ی دهم ریاست جمهوری به صورت جدی بر خلاف میلم خواستم کاندیدا باشم، چون دیگر از نوشتن زوری خیلی خسته شده بودم و خواستم، خود رأساً، سیستمی را در مدیریت کشور ایجاد کنم که در عدالتمندی، مردم سالاری، پیشرفت و ترقی جامعه و کشور و رعایت حقوق بشر، در دنیا نظیر نداشته باشد و پیشتاز حقیقی صلح و امنیت جهانی باشد. ولی حرص تمامیت خواهی قدرت، قوی تر از آن است که به خیر و صلاح ها بیاندیشد و کوتاه بیاید. بنابر این، آنچه می نویسم عین واقعیت و بدون کوچکترین تحریف است و عاقبت آن هرچه باشد به پای خود حکام ضد دین و ضد بشر است به سرکردگی هاشمی رفسنجانی است که هر وقت بخواهد زیرکانه با رهبری مقابله می کند و هروقت بخواهد با وی رفیق می شود و وی را تا خدایی بزرگ می کند و در پناه او امن، جای می گیرد تا برای خود موقعیت سازی می کند. این حکام نا مشروع است و برای امنیت جهانی بسیار خطرناک می باشند اما هنوز فرصت کوتاهی است که به خود بیایند و به انسانیت ها و حقیقت ها بیادیشند اگر چه این فرصت کوتاه تر از آن است که سستی و اهمال کنند. قدرت باید بپذیرد که ظلم پایدار نمی ماند و دیر یا زود پایه های حکومت آن برچیده می شود و تقاص می بیند که این رسم طبیعت هستی است و نمی شود از آن گریخت.

سال 68 تصمیم گرفتم از شرایطی که در ذهنم فراهم بود، با دقُت هایی که داشتم، از سیاستهای عملی یکنواخت و غیر سازنده انتقاد کنم؛ انتقادهایم متأسفانه همزمان و همراه شد با پرونده تخلفات اداری که در آن پرونده کاملاً بیگناه بودم که زمینه گرفتاری هایم را فراهم ساختو برای اولین بار فهمیدم که کج اندیشان بر خلاف راستان، امنیت دارند. به هر حال، در حالیکه رنج می بردم از اینکه از یکطرف تضاد عمیق بین عمل و گقتار دولتمردان وجود داشت و دور نگری به آینده ی کشور در سیاست های جاری دولت مردان احساس و مشاهده نمی شد؛ این را فاجعه ای بزرگ برای آینده ی کشور می دانستم و از طرفی نیز، آقای ریگان از طرح جنگ ستارگان و از نظم نوین جهانی سخن می راند که بر اساس طرح خود از موضع قدرت نظامی دنبال می کرد، این پدیده تحملش برایم سخت بود. برای اینکه مکتب یا تئوری که بتواند تمام ابعاد طبیعت هستی را دربرگیرنده باشد تولید و یا به روشنی از طرف دکترین وی و یا کسان دیگر ارائه نشده بود. با خود فکر کردم که ما با فرهنگ غنی چند هزار ساله، چرا نتوانیم نظم نوین جهانی مبتنی بر فرهنگ و دانش اجتماعی ارئه بدهیم که ذهن همه بشریت را بسوی خود جلب و به کنکاش خود، بکشاند. بر این اساس انتقادهای خود را از مبنای رشد سیاسی و حقوقی حکومت گذاردم و اولین انتقاد خود را از همان ابتدای سال ۶۹ ، در راستای اصلاحات سیاسی جامعه، همراه با نوعی طبیععت گرایانه برای رشد دانش تکنیک صنعتی، و طرح های آقای ریگان ، در نامه ای طولانی در قالب رنجنامه، خطاب به رهبری و رؤسای سه قوُه آغاز کردم و ادامه ی آن را به خود به این مشروط ساختم که تا چقدر یه مدیران حکومتی تأثیرگذار باشد و واکنش حکومت چه باشد.
دنبال ساختاری بودم که الگویی نمونه و برجستگی در عدالت، صداقت و درستی توأم با فداکاری در دیدگاه ها و عملکردهای دولت مردان باشد. ساختاری که نه تنها دشمنی نمی تراشد بلکه موجب توسعه ی پذیرنده ی آن ساختار توسط دیگر کشورها و دولت ها می شود، گامی که به صلح و امنیت حقیقی جهانی می انجامد. جهان بشری به چیزی نیاز داشت که کمبودهای عاطفی و ذهنی را جبران و وجدان را در قبال خود برای پذیرفتن یک نگاه روشن بینی و فرهنگی به زندگی خود و پیرامون، بیدار سازد؛ و رشد اجتماعی و فرهنگ یابی و هستی را بینش کند. این چیزی بود که جز با خواستار راستی و درستی و رسیدن به ایمان در اندیشه وعملکردها از سوی حاکمیت های سیلسی و دولت مردان و دکترین جامعه میسر نبود. برای گام نهادن به این راه، اولین چیزی که برای یک سیّاس به نظزم مطرح و لازم بود، رموز تأثیر گذاری کلام برآمده از اندیشه های بر حق درون آدمی باشد و روحیه ی اجتماعی جوامع بشری را در یابد و از موضع ضعف خارج، و بتواند مهره ای منطقی و حقیقی و تأثیرگذار، در صحنه ی بین المللی حضور یافته باشد.
اما وجود چنین شرایط حتی در حدّ ایده آل نمی توانست راه رسیدن به افق های دور باشد. برای اینکه به اعتقادم، غرب به مکتبی پا نهاده بود که علارغم اینکه دیدگاه های مثبت بسیاری که از حقوق بشر داشت، بُعد معنوی و مقدس بشری و جامعه را در نظر نداشت و یا کمتر و نا محسوس بود؛ چنین بینشی بلند پروازانه ی آقای ریگان، نمی توانست از موضع قدرت نظامی و یا با توضیع فساد فرهنگی، نتیجه بخش درستی داشته باشد؛ اما می توانست برای آینده ی جوامع بشری، بسیار مخرب و تهدید آمیز باشد. برای اینکه خطر تسلیحات هسته ای و رقابت های اوج نظامی از یکطرف و بدتر از آن، تقدس زدایی روحی بشری از طرف دیگر، امنیت بین المللی و بشریت را بیش از پیش تهدید می ساخت. بر این اساس انتقادهایم با نوعی طبیعت گرانه همرا بود که دولت را به تلاش در پیشرفت تکنولوژی ترغیب بسازم تا دولت با هوشمندی صنعتی و طبیعت هستی ، توان ارائه نظریه را برای خردمندی نوگرایی زندگی فرهنگی و اجتماعی نوع دوستانه داشته باشد. ولی خیلی زود نتیجه گرفتم که به وجاحت و تظاهرات روحانیت و ایده هایم زیادی خوش بین بودم که آغازی بر گرفتاری هایم شده بود.
ادامه دارد
http://www.fararu.com/vdcj8oet.uqemvzsffu.html                        متن کامل سخنان هاشمی در مشهد

http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=51314                                نامه سرگشاده هاشمي رفسنجاني به رهبری
http://www.fararu.com/vdcewf8e.jh8zzi9bbj.html              نگذاریم تيرها به سمت رهبری و نظام برود       

http://www.dwelle.de/dw/article/0,,5340189,00.html            آیت‌الله خامنه‌ای: چیزى را که اعتقاد ماست، اعمال می‌کنیم
 
http://baztabonline.com//Default,fa-IR,BaztabOnline,Content,NewsDetail,Key,37053.aspx   نیروی انتظامی ، سهام شرکت سابق مهدی هاشمی رفسنجانی را خرید

هیچ نظری موجود نیست: